یادگاری دوستای گلم .
متن دلخواه شما
یه روزی یه جایی یه جوری یه کسی یه چیزی صبر داشته باش
سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 8:41 بعد از ظهر | بازدید : 231 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

سلام . لازم دونستم یادگاری همه دوستای گلم در وب قبلی در این وب قرار بدهم تا که همه مخاطبا بخونن هم که من لطفشون فراموش نکنم . 

*********************************************************

چی میشه ی بار دیگه باز بیام پابوست...که میخوام غرق بشم توی اقیانوست (امین )

یه وقتایی دلم میخوادیکی ازپشت سرچشماموبگیره وازم بپرسه اگه گفتی من کیم؟من هم دستاشوبگیرم وبگم هرکی هستی بمون که خیلی تنهام!!!!( امین )

و مادر واژه ای است که در هیچ دفتری نمیتوان معنایش را یافت... ( امین )

می خواهم برای خاطره ها٬ خاطره ای خوش باشم ... و برای تنهایی کابوسی هولناک ... می خواهم برای آسمان شبی باشم پر از ستاره و برای خدا صبری پر از سکوت ... می خواهم همدمی برای نوشته هایم باشم و غریبه ای آشنا برای تو ... همیشه اصل بر این بوده است دل در برابر دل... ( حال من خوب است خوب )

تقدیم به همه ی فراموشکارای دنیا . . . وقتی تو پاییز روی برگای زرد پا میذاری . . . !!! یادت باشه !! همین برگا ی روزی بهت نفس میدادن . . . !(آینده روشن )

در حوبه و در توبه چون ماهی بر تابه این پهلو و آن پهلو بر تابه همی سوزم بر تابه توام گردان این پهلو و آن پهلو در ظلمت شب با تو براقتر از روزم(امین )

زير بيد بي مجنون مي شينم ، زير شرشر بارون ميشينم فك ميكنم شايد برگردي ، با خودم ميگم بايد برگردی (آینده روشن )

من از تو هیچ نمی خوآهم …

فقط . . .

فقط به کـسی که عاشقانه دوسـتـت دارد بگو حلالم کند اگـر هنـوز شـب ها با یاد تو می خوابم…(حال من خوب است خوب )

برایم کــَـف زدند ، در آغوشـَـم گرفتند …

تایید و تشویقــَـم کردند ..

که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم …

دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است …

اما بیــن خــودمـان باشــد …

هنــوز تنهــ.ــا عزیزم تــــو هسـتــی(حال من خوب است خوب )

مرد اگر نیمه تو باشد زن اگر نیمه تو باشد شاید تنش برایت تکراری شود ولی احساسش نه... شاید لبهایش تکراری شود بوسه هایش نه... شایدسکوتش تکراری شودصدایش نه.... شاید چشمانش نگاهش نه... حتی شاید عطرش تکراری شود هوایش نه.... و او اگر نیمه ی تو باشد.... همچون دم و بازدم است که با تکرارش زنده ای!!!!!(حال من خوب است خوب )

زندگي يعني: ناخواسته به دنيا آمدن مخفيانه گريستن ديوانه وار عشق ورزيدن وعاقبت درحسرت آنچه دل ميخواهد و منطق نميپذيرد مردن!!(امین)

چه می کنی باد! عطرِ موهایش را جای دیگری بپاش این خانه، خودش ویران است! یک روز در هجوم ِ این تنهایی, آرام خواهم گرفت,برای همیشه . . .(آینده روشن )

تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمیگراید * * * * * خاطرات پاک به یاد هم بودن است(سحر )

همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم ؛ از عمد . . . راه اشتباه را نباید برگشت . . . !(آینده روشن )

نـاه ِ ڪیستــــــــــ ؟! حاבِثـﮧ ـها ؟ فاصِلــﮧ ـها ؟ פֿاطِره ـها ؟ جاבه هاے ِ בور و בراز ؟ یــــا בل ِ مـَטּ ؟ ڪـﮧ برای تو تَنگ شـُבه است !(سیزده )

با خدا سوار دوچرخه شدیم من اشتباه کردم جلو نشستم فرمان دسته من بود ، سر دوراهی ها دلهره میگرفتم جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم هر وقت از او میپرسم کجا میرویم ؟ با لبخند می گوید : تو رکاب بزن . . .(آینده روشن )

من تمام نشانه های حیات را دارم

اما قلبــم…

مثل ِ حوض کوچکی که ماهی اش را

گربه برده است . . .

ایستــــاده…(حال من خوب است خوب )

حماقت چیست…؟
این که من…
تو را…
با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!!
هنوز…
دوست دارم(حال من خوب است خوب )

شماتو باز کردی..دنیام زیر ورو شد.. چشماتو بستی و باز ...تاریکیام شروع شد..(سیزده )

یک شب از کوچه باد میآمد ناگهان ریختی از آغوشم بعد از آن شب پر از هوای سفر بعد از آن شب پر از قطار شدم(امین )

دنیا بدون عشق چه دنیای مزحکی است شطرنج مسخره است زمانی که شاه نیست!(امین )

نه چتر با خود داشت! نه روزنامه! نه چمدان! عاشقش شدم از کجا باید میفهمیدم مسافر است؟!(امین ) 

روی رنگین را به هر کس مینماید همچو گل ور بگویم باز پوشان...باز پوشاند ز من!(امین )

پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم وقتی در قفس چشمان تو باشم(امین )

فرصتي تازه دارم امروز تا ببخشم بيش تر تا دوست بدارم بيش تر و بدين سان ، نزديک تر شوم به خدا ستوده باد خدايي که داده است به من چنين فرصتي را ستوده باد خدا .(امین )

يا تا قدر هم ديگر بدانيم که تا ناگه ز يک ديگر نمانيم چو مومن آينه مومن يقين شد چرا با آينه ما روگرانيم کريمان جان فداي دوست کردند سگي بگذار ما هم مردمانيم فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همديگر نخوانيم غرض‌ها تيره دارد دوستي را غرض‌ها را چرا از دل نرانيم(امین )

اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته روح فزا از دهن دوست بگو نامه خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نيسيم تو مشام شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب بهر آسايش اين ديده خون بار بيار(امین )

.

دِلـمـ یه کـوچه میخـواهد...

بی بُن بَـستـ ...

و بـارانی ، نَـمـ نـَمـ ...

و یک "خُــــــدا" که کمی بـا همـ راه بـرویمـ ...

همیـن ...!
 (سفید برفی )
بـا کــــســـی . . . . . رابــطـه ” احــســاســـی “بر قـــرار کـــن کــــه. . . . . . . . . . . نــه تــنهـــــا افــتخـــار میــکنــه تــو رو داره. . . . . بــلــکـــه حــاضـــره هــر ” ریـــســکــــی ” رو بـــکنـــه. . . . . . کـــه فــقــط کـــنـــار ” تــــــو ” بـــاشــــــه. . .(سفید برفی )
 



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
آخرین عناوین مطالب